معنی دربازی نشان برد وباختاست، ژتون، ورقه شدن، رنده , کردن، (بصورت جمع) سیب زمینی سرخ کرده لپ پریده کردن یا شدن، ژتن، ریزه، تراشه، مهرهای که ,, معنی دربازی نشان برد وباختاست، ژتون، ورقه شدن، رنده پ کردن، (بصورت جمع) سیب زمینی سرخ کرده لپ پریده کردن یا شدن، ژتن، ریزه، تراشه، مهرهای که پ, معنی bcfاxd jaاj fcb mfاoتاsت، ژتmj، mcri abj، cjbi , lcbj، (fwmcت [ku) sdf xkdjd sco lcbi g/ /cdbi lcbj dا abj، ژتj، cdxi، تcاai، kiciاd li ,, معنی اصطلاح دربازی نشان برد وباختاست، ژتون، ورقه شدن، رنده , کردن، (بصورت جمع) سیب زمینی سرخ کرده لپ پریده کردن یا شدن، ژتن، ریزه، تراشه، مهرهای که ,, معادل دربازی نشان برد وباختاست، ژتون، ورقه شدن، رنده , کردن، (بصورت جمع) سیب زمینی سرخ کرده لپ پریده کردن یا شدن، ژتن، ریزه، تراشه، مهرهای که ,, دربازی نشان برد وباختاست، ژتون، ورقه شدن، رنده , کردن، (بصورت جمع) سیب زمینی سرخ کرده لپ پریده کردن یا شدن، ژتن، ریزه، تراشه، مهرهای که , چی میشه؟, دربازی نشان برد وباختاست، ژتون، ورقه شدن، رنده , کردن، (بصورت جمع) سیب زمینی سرخ کرده لپ پریده کردن یا شدن، ژتن، ریزه، تراشه، مهرهای که , یعنی چی؟, دربازی نشان برد وباختاست، ژتون، ورقه شدن، رنده , کردن، (بصورت جمع) سیب زمینی سرخ کرده لپ پریده کردن یا شدن، ژتن، ریزه، تراشه، مهرهای که , synonym, دربازی نشان برد وباختاست، ژتون، ورقه شدن، رنده , کردن، (بصورت جمع) سیب زمینی سرخ کرده لپ پریده کردن یا شدن، ژتن، ریزه، تراشه، مهرهای که , definition,